۱۴۰۰/۱۲/۲۲
۱۱۶۰ نمایش
نویسنده: ندا یزدانی
در حالیکه همه اقوام می توانند فرهنگ قومی خودرا نگهدارند وتنها در قاره آسیا، ترکان هستندکه از آن حقوق ،محروم فرهنگی شده اند .
کاری کرده اند که اقوام کوچک ایرانی هم حاضر به پذیرش ایرانی بودن قوم ترک نباشند وبا همین نوع رفتاردوگانه نیز باعث شده ا ند.
جابجایی جمعیتی بزرگی در قاره آسیا بوجود آید که سکنه صلح جوی ترک آسیاِِِیی مجبور به جابجایی جغرافیایی جمعیت ترک خود بشوند.
دهات واراضی 5کشور آسیایی را ناچارا رها کرده وبه دهات وشهرهای آذربایجان ایران ویاترکیه وبوسنی هرزگوین وآذر بایجان شوروی بیایند ودهات واراضی خود را به اقوام 5کشور کنونی آسیا واگذار بکنند .
از متحدان اقوام مغول هستند وقبلا اراضی همه این 5کشور متعلق به اقوام ترک بود که شاهنامه آنها را " اراضی توران زمین آن سوی جیحون می داند.
شامل دهات کنونی اوزبکستان است ویا اراضی ترکمنستان ویا تاجیکستان وترکستان چین ویااراضی اویغور نشین اطراف کاشغر سین کیانگ چین است ویابخشی از اراضی دشت قبچاق قزاقستان کنونی می باشد .
خیانت ایرانیان آریایی تبارها به شاهان ساسانی هم در چهار قرن قبل از آن تاریخ ،باز جابجاییهای جمعیتی بزرگی در قاره آسیابوجودآورد وترکان مروسمرقند وبخارا وخجند وخوارزم وغیره از آن بیشتر صدمه دیدند تا "خود ایرانیان" که صدمه دیدند ولذا دگرگونی در جمعیت خاور میانه ویاشمال آفریقا بوجود آورده .
سکنه ترک کاشغر وترکستان چین هم درجامعه مائوکمونیست ناچارا دچار مشکل شدندکه امروزه "قومیت فرهنگی جداگانه" آنها راانکار میکنند ویا قوم آسیایی روس هم وبا توپهایی که غرب به دست آنها داده بود وتادر جریان جنگهای ایران وروس بکار گیرندولذابرعلیه ا قوام ترک آذر بایجان آن سوی ارس بکار گرفتند تاغلبه نظامی بیابند .
تاقومیت تر ک آذربایجان رازیر فشار قرار دهند وبویژه با ارمنستان هم برسر نخجوان در گیری داشته وبا همسایه گرجی _ارمنی نیز اختلاف دارند وهرچند از نظر علم مردم شناسی نمی توان.
هویت گروهی یک قوم بزرگ ترک آسیایی راحذف دایمی کرد ویا با ابزارتوپخانه ای ویا باابزار های رسانه های جدیددیجتالی چین حذف کردویااز قوم ترک ماچین سلب نمود وبهمین دلیل بودکه در قا ره آسیاودو قوم فرهنگی متفاوت"چین وماچین " قرنها مجبور بودند که در کنار هم زندگی همسایه وار بکنند ولی این امر وقتی بود که ترکستان بزرگ ودر همسایگی اش متلاشی نمیشد .
ولی امروزه "مفهوم سیاسی ملیت " ودر صد سال اخیردر قاره آسیا پیدا شده است ویادرتقسیمات سیاسی جدید آسیا پیدا شده است تا فرهنگ یک قوم را به زیر سلطه فرهنگ قوم دیگر برده شود که گاهی ضعیفتر از فرهنگ قوم اول می باشد که "تئوری سیاسی تقسیم بندی ملت در قاره آسیاهدف دارد که از فقدان دانش قوم شناسی علمی غرب نشات می گیردولی از طرف دیگر مقصر خودترکان ایران هم می باشند.
که به این "تله سیاسی "افتاده اند وچرا که نویسندگان نشریات جدیدویا درمحافل بظاهر دانشگاهی هم حملات فرهنگی زیادی به آنان می کنند که "فرهنگ قومی قدیم ترکان ایران "از آنان سلب ّبشودو یانظیر سابق به بزرگان قومشان احترام نگذارندکه بخاطر قدرت شمشیر آن رهبران سیاسی خود اکنون چند میلیون ترک زنده مانده اند ویادر شهرتبریز دسته جمعی ساکن هستند .
یا بوسیله قدرت شمشیر همان رهبران سیاسی خودودر جغرافیای مکانی تبریز ویاشهرهای دیگر است که تا کنون منقرض نشده اندکه در چند دوره تاریخی اقوام دیگر وبا حمله خود به تبریز در صدد منقرض کردن این نوع نژاد ترک تبریزی بودند ویادر صدد انقراض شهرهای دیگر ترک نشین بودند ولی باز بوسیله شمشیر همان رهبران سیاسی خودشان بود.
با آنها "همنوایی قومی کامل "داشتند واز انقراض حتمی مصون ماندند ویا از غارت شدن اموالشان وبوسیله غارت اقوام دیگر نجات یافتند ولذابخوبی باید بدانند که سران هر قوم و تنها با افراد همان قوم "همنوا" می باشند ویا در مشکلات سیاسی "همنوایی "دارند وبعلاوه سران اقوام دیگر به نجات آنها نخواهند آمد وبهمین دلیل هم اقوام کردهم مرکز استان شدن سنندج خودرا مدیون سران کرد خود می باشند.
آبادی وامنیتش رادر دوره های مختلف تاریخی ایران مدیون سران عاقل "خاندان کرد اردلان "هستند ولی به اراضی اقوام دیگر هم چشم طمع ندوخته بودند واز این رو مورد احترام سکنه این استان می باشند ویا در مورد سران عاقل اقوام دیگر ایرانی نیز چنین وضعی می باشد وپس بی مورد است که با نویسنگان اقوام دیگر "هم رای " ویا"هم فحش" بشوند .
همان سران سیاسی قوم ترک خودوخدمت کننده بخود احترام نگذارند که "زنده بودن قومیتشان" مدیون آنها ست ویا آبادی تاریخی شهر ویامنطقه اشان مدیون آنهاست ویا مصونیتشان ودر برابرتهاجم اقوام دیگرهم مدیون همان سران سیاسی قوم خود هستند وبیسواد هم نمی باشند که خادم ویا خائن به "منافع قومی" خود را تشخیص ندهند ویا با فلان نویسنده دانشکده علوم اجتماعی تهران هماهنگ شده .
نظیر وی به سران قوم ترک خادم خود فحش بدهند ودر حالیک افرادی که در دانشکده مزبور بودند ومحل تاسیس رشته قومشناسی دانشگاهی است واین عمل را زشت می دانند ولی در جامعه ما اتفاق افتاده است ویا اشعاری سروده می شود که ضدیت عمیق با 50 میلیون ترک ایرانی بعمل آیدو یا سعی دارند که با "آثار آفرینی خود" به "حذف ترکان ایرانی" بپردازند.
ویا عمدا به سران سیاسی انان حمله بشود که چرادر فلان تاریخ و یافلان تاریخ نگذاشتند که تیموریان همه سکنه تبریز را منقرض بکنند؟ویا چرا نادر مانع آن شد که عثمانی ها قومیت جداگانه ترکان ایرانی را ازبین ببرد ؟ ویا چرا سرداران ترک مزبورو در آزاد سازی شهر تبریز ودر سه دوره تاریخی مزبورجان نثاری کردند؟ ویا باسوالهای دیگر ؟
آری کوچ تاریخی ترکان از چهار کشور اطراف دورودخانه جیحون وسیحون وا ستقرارجدیدشان ودر چهار کشور نیمه ترک نشین ایران وترکیه وبوسنی هرزگوین وجمهوری آذر بایجان وباقی ماندن قشر اندکی در ترکستان چین اشتباه برزگی است که مرتکب شده اند که مسبب ان اعراب ساکن شده در مرو بخارای ترکستان بود که مرتبا اقوام ترک این ناحیه را برده می گرفت .
در شهرهای مختلف دنیا می فروخت که هم اکنون در همه این پنج کشور ها دچار مشکل شده اند که هم با اقوام دیگرداخلی این پنج کشور هم خوانی سیاسی وفرهنگی نتوانندبکنند وهم با کشورهای اطرافشان در گیری سیاسی داشته باشند وبعلاوه بخاطر منافع اعراب با اغلب کشورهای جهان در گیری ایجاد کرده باشند ویاخودشان را به "ستیز فرهنگی "اکثر ملل جهان کشانده باشند.
کمتر ملتی دچار این همه مشکل شده است ویا کمتر قومی است که نظیر "جغرافیای ترکستان " ودر نقشه آسیای میانه حذف بشود ویادر مکان قومی سابق جغرافیایی آنان ، وچهار قوم دیگر آسیایی بیایند وجایگزین شوندویامتلاشی کردن تمدن بیزانس که توسط ترکان ایران ویاترکیه باهم شد وجنگهای صد ساله صلیبی را براه انداخت وترکان دوکشور را در دیدگاه دههاکشور اروپایی منفی کرد.
اغلب مسیحی هستند ودر حالبکه ترکان مزبور نه سر پیاز بودند ونه ته پیاز !زیرا اعراب از آنان وبعنوان برده نظامی استفاده می کردند ویا برعلیه سکنه اروپا در گیر می کردند واکنون در معرض قضاوت تاریخی آنان قرار دارند ومقصر واقعی را بیان نمی کنند!